بنام مالک جهان هستی او که مارا خلق کرد تا خلق کنیم در زمین .
خدارو شاکر و سپاسگزارم که امروز هم پرقدرت و پر انرژی در خدمت شما عزیزانم هستم تا باهم دیگه یاد بگیریم و آموزش ببینیم تا سطح بالاتری از زندگی رو تجربه کنیم.
ما در بین مردم زندگی میکنیم و میبینیم که عوام مردم عصبانی، نگران ، ناراحت و پرخاشگرند و همیشه ناکام از ساختن ثروت و یک ارتباط اجتماعی خوب و لذت از زندگی هستند .
وقتی با این دوستان صحبت میکنیم میبینیم که جز حرف های پوچ و بد و شکست خورده چیزی ندارند برای ارائه.
مثلا میگن دیدی فلانی مرد؟ دیدی فلان کس طلاق گرفت؟ دیدی فلانی ورشکست شد؟ دیدی کرونا گرفت؟ دیدی اخبار چی گفت؟ دیدی نون نیست همه چیز گرونه؟ میبینی مشتری نیست و بدبختی زیاده؟
اکثر مردم میگن اگه حقتو گرفتن برو تو هم حقتو ازشون بگیر ، با خشم بهشون بفهمون با کی طرفن تا دیگه حقتو نخورن .
یا زیاد مواجه شدیم که رفتیم میوه خریدیم و یا از سوپر مارکت خرید کردیم و بعدا متوجه شدیم که آقا یا خانم فروشنده مبلغ رو بیشتر از حد کشیده و با خودمون میگیم حتما عمدا این کارو انجام داده و میرید با ناراحتی و فاز بد حقتونو ازش بگیرید و وقتی به فروشنده میرسید و موضوع رو بهش میگید فروشنده کاملان تواضعانه معذرت خواهی میکنه و ازتون تشکر میکنه که بهشون اطلاع دادید تا حواسشون بیشتر جمع باشه.
یا اینکه دیدیم مادرا با بچه هاشون تماس میگیرند اما بچه قادر به پاسخ گویی نیست به هر دلیلی یا گوشی موبایلشو جا گذاشته توی ماشین و یا توی جلسه و یا کلاس هست که گوشیش رو بی صدا کرده و یا دستش بنده نمیتونه جواب بده و بسیار دلایل دیگه مثلا گوشیش گم شده اما میبینیم که مادر تمام توجهش به ناراحتی و عصبانیته که حالا بچم کجاست! با چه کسانی داره میگرده که جواب منه مادرو نمیده! یا چه اتفاقی ممکنه براش افتاده باشه! نکنه تصادف کرده؟ نکنه الان مردم دارن میبرنش بیمارستان؟ نکنه توی بیمارستان زیر دستگاهه؟ نکنه مرده؟ و انقدر ذهن خلاق بدش قشنگ کار میکنه و مادر بیچاره رو در مسیر عصبانیت میبره که باعث استرس و مریضی خودش میشه و در نهایت میبینه که بعد از چند دقیقه پسرش تماس میگیره و میگه ببخشید گوشیم توی ماشن جا گذاشته بودم و مادرش با عصبانیت جوابش رو میده که دل و فکر من هزار راه رفت و تو نباید به من اطلاع میدادی؟
میبینیم که تمامی موارد بالا در شرایطی کاملا معمولی و عادی برای دیگران، اما شرایطی بسیار استرس زا و ناراحت کننده برای این افراد، و میبینید که با وجود به فکر های فراوان با قضاوت های فراوان و جملات فراوان و احساسات خوب در کنار احساسات بد ، دقیقا افکار بد و احساسات بد و جملات بدی رو برای خودشون انتخاب کردند و با اون زمانی رو زندگی کردند و جز ناراحتی نتیجه ی این نوع احساس و افکار نبود.
برای ما هم بسیار پیش میاد که با همسرمون صحبت میکنیم اما مثلا همسرمون به هر دلیلی یادش میره به ما بگه عزیزم و یا دوستت دارم اما ما بین افکار خوب و بد ، افکار بد رو انتخاب میکنیم و با قضاوت های فراوان به خودمون میگیم این چرا اینجوری صحبت کرد، نکنه من مشکل دارم، نکنه چیزی شده، نکنه ناراحته، برم ببینم چی شده و وقتی باهش موضوع رو در میون میزاریم که چرا بهم نگفتی عزیزم آیا مشکلی پیش امده؟ و میبینیم که همسرمون قربون صدقمون میره و میگه ببخشید حواسم نبود و میبینیم که شرایط کاملا عادی بوده و من بین دو نوع شرایط بد و خوب، شرایط بدرو انتخاب کردم و با افکار و احساساتم فقط حال خودم رو بدتر کردم و میبینیم که شرایط کاملا معمولی بوده و همه چیز درست داره پیش میره.
حالا میخوام یکم بزرگتر از خانوادمون صحبت کنم، اینکه بسیار دیدیم در یک کشور با یک قانون و یک شرایط همسان یک عده شرایط خوب رو انتخاب کردند و یک عده شرایط بد و میبینیم کسانی رو که عصبانی و پرخاشگر و قضاوت کننده هستند و هزار بهانه برای بدبختی و شکست و ناکامی خودشون میارن و در نهایت میگن حقیقت همینه و شرایط زندگیشون به حقیقت زندگیشون تبدیل میشه و روز ب روز توی باتلاق کثیف زندگی خودشون غرق میشن و دیگه چیزی جز بدی ها، شرایط بد، ناخواسته ها، فقر و تنگدستی نمیبینند و هرکس از خوبی براشون بگه یا مسخرشون میکنن یا ازشون دوری میکنن و فکر میکنن اینها دیوانه اند.
اما کسانی که شرایط خوب رو انتخاب میکنند یعنی فکر خوب، احساس خوب، قضاوت نکردن، بهانه نیاوردن، لبخند زدن و حرف های خوب و میبینیم که به نسبت انتخابشون شرایط برای این اشخاص به خوبی و زیبایی تغییر میکنه و تمام اتفاقات خوب برای این افراد میوفته و انقدر این اشخاص در زندگی جلو میرن که نه تنها افراد با شرایط بد رو نمیبینند بلکه جز زیبایی، پول ، آرامش ، سلامتی و شادی و قدرت و لطف خداوند چیزی نصیبشون نمیشه و این عالیه و شرایط زندگیشون به واقعیت تبدیل میشه و میبینیم که وقتی یکی از فقر و کمبود و شرایط بد صحبت میکنه میگه من اصلا نمیدونم در مورد چی صحبت میکنید.
باید بدونیم که جهان دو قطب داره بد و خوب . وقتی یک شرایط ناخواسته مثلا دعوا کردن، بی پولی، مریض و موارد بالا که گفتم داشته باشیم، میتونیم شرایط بد رو انتخاب کنیم و یا میتونیم شرایط خوب رو در دل اتفاقات بد انتخاب کنیم. بدی ها و خوبی ها هر دو در حال اتفاق افتادنه اما این ماییم که انتخاب میکنیم در کدوم مسیر باشیم.
انتخاب زندگی مارو رقم میزنه. بخوام یا نخوام؟ خوب یا بد؟ لبخند یا اخم؟ آرامش یا عصبانیت؟
فرق بین انسان های بزرگ و عموم مردم در انتخاب یکی از این دو قطبه همین.
امیدوارم هرجا که هستید ثروتمند و خلاق باشید.