به نام مالک جهان هستی به نام او که مارا خلق کرد تا خلق کنیم در زمین
خدارو شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه ی دوباره ی زندگی داد تا در خدمت شما دوستانم باشم تا در کنار همدیگه یاد بگیریم آموزش ببینیم تا از کیفیت بالاتری از زمدگی رو تجربه کنیم
دوستی داشتم که خانمش تازه حامله شده بود و به خاطر مشکلات و ناراحتی ها این بپه دچار مشکلاتی شده بود که دکتر بهشون گفته بود احتمال داره این بچه ناقص به دنیا بیاد و یا قلبش کامل نشه و این تماما احتمالات بود ، احتمالاتی که دکتر به خاطر مشکلات عصبی اون شخص این حرف رو زده بود . این خانم بعد از شنیدن این خبر از دکتر به خانه که رفت شروع کرد صبح و شب از اینترنت اطلاعات گرفتن در مورد ناقص بودن بچه و قلب بچه و هروز دنبال راهکاری بود که این اتفاق نیوفته و هروز با جستجو در اینترنت که مثلا چگونگی رفع نقص قلب نوزاد و… . همین مورد باعث شده بود که توجه کامل این خانم کامل روز مریضی و نقص تشکیل قلب نوزاد باشه که در نهایت دکتر که رفتند و بعد از سونوگرافی دکتر بهشون گفت که بچه ی شما قلبش ناقصه و رشد نکرده و بچه ی شما مرده .
انقدر این خانم تمام توجهش رو روی مریضی گذاشته بود انقدر درمورد اون موضوع تحقیق کرده بود که همین بلا سرش آمد و ناخواسته ای که نمیخواست رو باهاش مواجه شد.
شخص دیگری بود که دچار سرطان شده بود و با دارو و با شیمی درمانی های بسیار سعی داشت سرطانشو خوب کنه اما از اونجایی که از صبح تا شب افرادی دور و برش بودند که از مریضی حرف میزدند و افراد خانواده اش مانند یک بیمار لاعلاج با ایشون رفتار میکردند و در ناراحتی و پریشونی به سر میبرد باعث شد همون موضوع یعنی سرطان ناراحتی و نگرانی رو در ذهن خودش پرورش بده و نتونه خودشو درمان کنه و هرچقدر شیمی درمانی میرفت تا بهتر بشه بدتر میشد و این فقط و فقط به خود شخص برمیگشت که به جای اینکه توجهش رو به خواسته ها و سلامتی معطوف کنه تمام توجهش به بیماریش بود که چطور میتونه درستش که که در نهایت به مرگش منجر شد.
دوست دیگری در بازار کار در حال فعالیت بود که بازار خوبی هم داشت شغلش هم بوتیک فروشی بود و از اونجایی که اطرافیانش دوستان و کاسبان دیگه از بیکاری و بی بازاری زیاد حرف میزدند ایشون هم ترسیده بود که نکنه دیگه مشتری سمتش نیاد با اینکه مشتریان خیلی خوبی هم داشت و درامد بالایی داشت ، با این وجود توی اینترنت دنبال راهکارهایی برای فقیر نشدن میگشت مثلا چگونه افزایش مشتری دهیم ، چگونه فقیر نشویم ، چگونه درامدمان را زیاد کنیم و… این توجه یعنی ترس از نبود بازار و مشتری و به جای اینکه اطرافیانش رو تغییر بده و کار خودشو ادامه بده تمام توجهش رو برد به اینکه چیکار کنه ورشکست نشه و همین اتفاق هم افتاد و کل مغازه های بازارش رو جمع کرد ایشون کسی بود که سه مغازه کنار همدیگه برای ارائه ی خدمات به مشتری داشت.
به هرچیزی توجه کنیم همان اتفاق میوفتد
وقتی که به پول فکر میکنیم داریم به کمبود اون فکر میکنیم از اونجایی که ذهن ما از بچه گی برای فقر برنامه ریزی شده ما توانایی فکر کردن به رشد رو برای بعضی چیزها مانند پول نداریم برای همین به جای اینکه به زیاد شدن پول فکر کنیم به رشد خودمون در زمینه ی رفتار ، اخلاق و کاری فکر میکنیم که هروز در همه ی موارد یک پله ارتقا داشته باشیم . وقتی به تلوزیون و اخبار نگاه میکنیم تمام توجه ما به جنگ و خونریزی و سفره های خالی معطوف میشه و از همون چیز بیشتر بدست میاریم . وقتی درمورد مریضی حرف میزنیم یعنی توجه ما به مریضیه و وقتی در مورد کسب و کار و افزایش درآمد حرف میزنیم درمورد پول حرف میزنیم در مورد سلامتی حرف میزنیم تمام توجهمون به پول ، سلامتی و پیشرفته باید ببینیم درمورد چی زیاد حرف میزنیم.
درمورد هر چیزی صحبت کنیم بعنی بهش توجه داریم
در گذشته من در شغلم بسیار بسیار موفق و پولساز بودم به گونه ای که همه پیشرفت منو میدیدند ولی خودم نمیدیدم چطور نمیدیدم؟ چون توجهم به کمبود ها بود با اینکه داشتم کسب درآمد میکردم اونم زیاد اما وقتی با کسی حرف میزدم از بیپولی میگفتم از فقر میگفتم از اتفاقات بد میگفتم از چیزهای حرف میزدم که خودم توش نبودم اما موفقیت خودمو هم نمیدیدم و همین باعث شد توجهم به ناخواسته ها معطوف بشه و در مسیر فقر و شکست قرار بگیرم که همین اتفاق هم افتاد که ورشکست شدم و مشکلات مالی بسیاری برام اتفاق افتاد که به لطف خداوند از وقتی با قانون اشنا شدم تمام این اتفاقات از بین رفته و جز خواسته ها و لطف و قدرت خداوند چیزی در زندگی ام نیست و ناخواسته ها همه به فراموشی سپرده شدند.
پس فرامون نکنیم که کانون توجهمونو به خواسته ها معطوف کنیم وگرنه ناخواسته ها نیاز به تلاش نداره و به راحتی بدست میاد و به اندازه ای که توجهمون به خواسته ها باشه خواسته ها وارد زندگیمون میشه.
کسی که ورزشکاره توجهشو به ثروتمند ترین و مشهورترین ورزشکار همون رشته ببره . کسی که داروخانه داره بگرده و افرادی رو پیدا کنه که مشتریان زیادی دره و با اون شخص هم سفره بشه . کسی که آرایشگره با دوستان آرایشگره ثروتمند بگرده تا تمام توجهش به وسیله ی اطرافیانش به ثروت و خواسته ها معطوف بشه.
ثروتمند و خلاق باشید.