به نام مالک جهان هستی به نام او که مارا خلق کرد تا خلق کنیم در زمین
به این موضوع فکر میکردم که دلیله این همه نقض چی هست؟ که من میخوام طرف مقابلم اوجوری که میخوام باشه، اما اون چیزی نیست که من میخوام ؟ من که میخوام اطرافیانم خوب باشن پس چرا هرچی تلاش میکنم اطرافیانم یا همسرم یا دوستم درست نمیشن ؟ چرا هرچی از اشتباهاتشون میگم باز هم تکرار میکنند؟
دقیقا دغدغه ی منم همین بود که چرا من خوبی میکنم اما جواب بدی میگیرم یا اینکه من بدی میکنم و جواب مهربانانه ای میگیرم تا وقتی که با موضوعی به نام فرافکنی مواجه شدم ، رفتم دنبالش ببینم این موضوعه شخصیتی که در کتاب ۳۵ قانون روحانی بیان شده چیه؟
قانونه فرافکنی میگه که هر آن اتفاقی که در اطراف ما رخ میده جلوه گاهی از شخصیت پنهانه ماست ، ما یک شخصیت پنهانی داریم که دسترسی بهش نداریم و یا قابل درک نیست و یا انقدر با ماسک زندگی کردیم که دیگه اون رفتار و اخلاقه واقعی ما گم شده و یا دوران بچه گی بهمون گفتم حواست باشه کسی نفهمه مثلا خیانت کردی یا حواست باشه کسی نفهمه دزدی کردی یا کسی متوجه نشه پرخاشگری وگرنه اطرافیانت رو از دست میدی یا نفهمن خیانت کردی وگرنه همسرت رو از دست میدی و جلوه گاه اون شخصیت ما شده همسرمون که مثلا پرخاشگره ،خشمگینه ، خیانت کاره و…
فرافکنی یعنی ،رفتار و اخلاق کسانی که در زندگی شما جلوه میکنند همون رفتار و اخلافی هست که ما داریم اما ما بروز نمیدیم ، وقتی ما شخص نگرانی باشیم و همسر آرام و ریلکسی داریم یعنی اینکه واقعیت ذاتی ما آرامه و بیخودی انقدر نقش آدمهای متشنج بازی کردیم که به این شخصیت تبدیل شدیم ، وقتی ما پرخاشگر باشیم و حیوان خانگی ما آرام باشه این یعنی فرافکنی که ذات و درون من آرام هست و از طرف حیوانان خانگی داره به من نمایش داده میشه، وقتی همسری خیانت کار داریم این به ما نشان میده که ذات درونی ما خیانت کاره و ما متوجه نیستیم و از سمت کسی دیگر برای ما جلوه میکنه.
بعضی اوقات در مهمانی ها و یا در رفتار دیگران نسبت به خودم میدیدم که طرف به من حس خوبی نداره و ناخواگاه منم نسبت بهش حس خوبی ندارم و این همون فرافکنی بود که من تونستم درکش کنم و متوجه بشم که این انتقال و فرافکنی و جلوه گاه رفتاریه من ،چقدر قدرتمنده که نسبت به همدیگه همون حس رو داریم و از هم دیگه خودمونو دور نگه میداریم تا با هم حرف نزنیم یا چشممون به همدیگه نیوفته و تمام این اتفاقات تنها از طریق احساس ذاتی ما انجام شده که بدون اینکه درکش کنیم اون رو در زندگیمون دیدیم.
رفته بودم سوپری خرید کنم و فروشنده با من بسیار خوش رفتار و ارام بود با اینکه من اون لحظه خیلی ناراحت بودم اما چون قانون فرافکنی رو بهش اگاهی پیدا کرده بودم متوجه شدم که رفتاره فروشنده جلوه گره ذات و درونیه منه و فهمیدم بیخودی دارم به خودم صدمه میزنم نگران میشم و همونجا کم کم سعی کردم به نشانه ها جواب بدم و خودمو آروم کنم و این لحظه به خودم میگم محمد ببین چقدر آرومی چقدر شاد و آرامش داری.
وقتی دوستم بهم پرخاشگری میکنه سریع به خودم میگم محمد این تو هستیا ببین چقدر درون آشوبی داری که دوستت مجبور شده ناخوداگاه طبق قانون جهان هستی نقش درونیه تورو بازی کنه تا تو متوجه بشی و سر جنگ از خودت برداری و بتونی آروم باشی.
من تمام سعیم رو میکنم که نشانه ها رو متوجه بشم و به جای اینکه مثل طرف مقابلم پرخاشگری بکنم طرفم رو آرام کنم چون میدونم اون بیچاره ناخواگاه داره نقش درونیه من رو بازی میکنه و بعد با خودم ریشه یابی میکنم که چرا الان درونم ناراحته ایا صبح با ناراحتی از خواب بلند شدم ؟ آیا خبر بدی به من داده شده و در ناخوداگاه من نشسته و من متوجهش نیستم؟ آیا فرکانسم از شادی به ناراحتی در حاله تغییره که متوجهش نیستم؟
تمام این سوال ها باعث میشه که به توسعه ی فردی و ذاتی خودم بپردازم و سر جنگ داشتن از خودم با خودم و با دیگران دست بردارم و زندگیم رو در بالاترین و بهترین حد فرکانس جهان هستی قرار بدم.
قانونه فرافکنی میگه که هر آن اتفاقی که در اطراف ما رخ میده جلوه گاهی از شخصیت پنهانه ماست
راه حل چیه؟
شب قبل از خواب باید بشینیم و به افکار و رفتارمون در روز فکر کنیم در مورد چه چیزهایی حرف میزنیم و چه چیزهایی رو زیاد میشنویم و در زندگیمون تکرار میشه؟ تلوزیون میبینیم؟ چه برنامه های تلوزیونی نگاه میکنیم؟ این نوع ریشه یابی به ما کمک میکنه که ریشه ی اتفاقات یعنی فرافکنیه وجوده ما شناسایی بشه و بتونیم جلوگیری کنیم.
وقتی من با همسرم تلوزیون برنامه ی جم نگاه میکنم که تماما از خیانت و دعوا نمایش داده میشه خوب چه انتظاری دارم جلوه ی زندگی من زیبا آرام و وفاداری داشته باشم؟ این یعنی فرافکنی ، یعنی ذات درونی ما پر میشه از این اتفاقاته بد و خیانت و دروغ و احساس بد و جنگ و دعوا، و در زندگی ما جلوه میکنه خوب حالا به این نتیجه رسیدیم که تغییر دیگران از خودمون شروع میشه یعنی برای اینکه بتونیم همسری آرام و مهربان داشته باشیم برای اینکه دوست و همکاری عالی داشته باشیم خودمون و ذاته درونیمون باید در حد بسیار بالایی آرام،شاد،ثروتمند و سلامت باشه که فرافکنی من و جلوه گاه ذاتی من بشه سلامتی،شادی،عشق،ثروت و هر چیزی که به بهترین ها تعلق داره.
پس فهمیدیم که نتیجه ی افکار و توجه ما به اون چیزی که میبینیم یا درموردش حرف میزنیم همونی میشه که در زندگی ما جلوه میکنه و این میشه که باید یاد بگیریم خوراک مغزیمون رو سالم کنیم تا نتیجه ی سالمی بده
کارخانه ی نوشابه مواد اولیه ی پفک یا کفش رو نداره دقیقا مواد اولیه ی ساخت نوشابه به دستگاه داده میشه و نوشابه میشه جلوه گاه و یا نتیجه ی مواد اولیه ای که به دستگاه داده شده
ببینیم به کارخانه ی مغزمون چه موادی میدیم اگر
مواد اولیه خشم و خیانت و ناراحتی و بی پولی و نگران و ترس باشه نباید انتظار آرامش ، معرفت ، شادی ، ثروت و شجاعت باشه پس اگر زندگی ایده آلی رو میطلبیم باید و باید ورودی های ایده آلی هم به مغزمون بدیم.
در نتیجه:
اگر بخوایم اطرافیان ما تغییر کنند باید از ورودی های مغزمون محافظت کنیم و باید سعی کنیم ماسکی که از بچه گی بدون اینکه خودمون بخوایم دیگران روی صورت ما گذاشتن برداریم و خود وجودی و واقعیتمونو از رفتار دیگران پیدا کنیم و شروع کنیم به اصلاح و تربیت خودمون.
ثروتمند و خلاق باشید